-‘๑’-ﬤسـ ـ ـتــهـ ـآے یـפֿـ زﬤه-‘๑’-
دوری از من! اما… به تو اندیشیدن را،عادتی ساخته ام بهر تنهایی خویش…
گفتم:میــــرے ؟ ــــــــבستهاے یخــ زבــهـــــــــ
نظرات شما عزیزان:
گفت:آره
گفتم:منـــم بیام؟
گفت:جایےڪه من میـــــرم جاے 2 نفره نه 3 نفر
گفتم:برمے گردے ؟
... فقط خنــــــدید.....
اشڪ توے چشمام حلقــــــه زد
سرمو پایین انداختــــم
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:میرے؟
گفتم:آره
گفت:منــــم بیام؟
گفتم:جایےڪه من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر
گفت:برمے گردے؟
گفتم:جایےڪه میرم راه برگشـــــــت نداره
من رفتم اونــم رفت
ولے
اون مدتهاست ڪه برگشــــته
وبا اشــــــــک چشماش
خاک مزارمو شستـــشو میده
دیدے آخر من را لمــــــــس ڪردے؟
ولے حیف ڪه "سنگ قبر من احساس ندارد"